وقتی لوک با بیلی د کید-بیلی بچه اه,شخصیتی که فقط توی کتاب داستانها بزرگ شده بود و اصلا هم توانایی ای حتی در ساده ترین کارها نداشت-که دستش بسته بود وارد اتاق کلانتر شهر میشه و ازش درخواست یه بازداشتگاه می کنه کلانتر از ترسش میگه اینجا جا نداریم برید شهر بعدی،لوک میگه ما از اونجا-شهر بعدی-میایم.
درباره این سایت